تهران

سيد عزيز اللّه تهرانى با وجود ضعف مزاج و بدون داشتن توشه، عزم پیاده رفتن به حج می‌کند و زیر قبه امام حسین فراهم شدن اسباب آن را از خدا می‌خواهد.

حاج محمد‌علی فشندی، در ایام حج، یک شب زودتر به عرفات می‌رود برای مهیا کردن مقدمات.

شیخ اسماعیل نمازی، به همراه کاروانی از حجاج ایرانی، در راه بازگشت از حج، در بیابان‌های عربستان راه را گم می‌کنند؛ تا اینکه بنزین و آب هم تمام می‌شود.

آیت الله موحد ابطحی به حرم امام رضا مشرف می‌شود و کرامتی از آن حضرت به ظهور می‌رسد. در همان حال خود را در محضر امام زمان نیز می‌یابد.

آقای عسکری در راه مسجد جمکران در بیابان خارج قم با سیدی روبرو می شود که با نیزه ای روی زمین نقشه می کشد. با تعجب سر صحبت را باز می کند که از علت این کار جویا شود.

سید کریم کفاش ناچار خانه اجاره‪ای را تخلیه می‪کند. با اثاث و خانواده، گوشه کوچه، در زمستان، به فکر می‪رود که چه کند.

یک شیعه قطیفی در راه زیارت امام رضا—علیه السلام—مورد عنایت امام زمان واقع می‪شود.

داستان نامه امام عصر به آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی معروف است. در این نامه امام دستورات خاصی به ایشان می‪دهند.

سید کریم کفاش به همراه امام زمان به زیارت امام رضا و مومنین می‪روند.

ملا قاسم رشتی در تخت فولاد بدون سابقه با امام عصر مواجه می‪شود.