تشرفات
شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و سید میوهفروش
شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی یک سال برای دیدار به حضرت متوسل میشود.
شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی یک سال برای دیدار به حضرت متوسل میشود.
طلبهٔ نوجوانی در یکی از زمستانهای سخت اصفهان، تنها کسی است که در مدرسه نیماورد میماند. پدرش به مدرسه میآید و با غضب شروع به توبیخ او میکند.
امیراسحاق استرآبادی در راه مکه از قافله باز میماند. از شدت تشنگی از زندگی ناامید میشود. امام زمان به فریاد او میرسند. حرز یمانی صحیح را نیز به او میآموزد.
یک سید اصفهانی، در حرم حضرت سیدالشهدا، متوسل می شود که یا سیدالشهدا را ببیند یا امام زمان را.
بحرالعلوم یمنی از علمای زیدیه از سید ابوالحسن اصفهانی دلیلی قاطع بر وجود امام عصر طلب میکند. سید ابوالحسن از او دعوت میکند که به نجف آید.
نعلبند اصفهانی در راه کربلا حیران میشود که با جنازه رفیقش چه کند.
میرزا مهدی اصفهانی در طلب معارف الهیه حیران می شود که راه کدام است.
ملا قاسم رشتی در تخت فولاد بدون سابقه با امام عصر مواجه میشود.