شیخ علی اکبر نهاوندی در کتاب العبقری الحسان، مسکه ۳۰، داستان تشرفی را نقل می‌کند که در آن سید حمود بغدادی در مسجد صعصعه، خدمت امام زمان مشرف می‌شود.

این داستان از این جهت قابل توجه است که جماعتی که در مسجد صعصعه بوده‌اند نیز، نور امام زمان را می‌بینند که مسجد را روشن کرده است. صدای آن حضرت را هم می‌شنوند، اما خود او را نمی‌بینند. تنها سید حمود ظاهراً امام را می‌بیند . شدت نور حضرت به حدی بوده است که جماعتی از کسانی که در مسجد سهله بوده‌اند، نیز، آن نور را می‌بینند و سراسیمه بیرون می‌آیند.

این تشرف پس از آن برای سيد حمود حاصل می‌شود که او حدود چهل شب جمعه، به قصد دیدار امام زمان، از بغداد به زیارت سیدالشهداء در کربلا می‌رود. اواخر چله، با یکی از ایام خاص زیارت امیرالمؤمنین مقارن می‌شود. برای همین، سید حمود به همراه جمعی از رفقایش برای زیارت به نجف می‌روند. سپس تصمیم می‌گیرند که به مسجد سهله و سپس مسجد صعصعه رفته و اعمال آن مساجد را هم به جا بیاورند که در مکان آخر این تشرف اتفاق می‌افتد. در ادامه شرح داستان از کتاب العبقری الحسان می‌آید.

نقل کتاب العبقری الحسان

شیخ جلیل نبیل، حاج شیخ عبد الحسین بغدادی برای ما حکایت کرد که سید جلیل، افتخار الذاکرین، سید حمود بن سید حسّون بغدادی که از اخیار رفقای ایشان و در کمال تدیّن، عنیف النفس و ابیّ الطبع بود و با آن که به شعار صالحین که فقر است، مبتلا بوده، برای تشرّف خدمت حضرت ولیّ عصر–ارواحنا فداه—چهل شب جمعه به جهت نیل به این مقصود، عزم زیارت حضرت سیّد الشهدا نموده، از بغداد به کربلا حرکت می‌کرد.

حیوانی به جهت این امر ابتیاع نموده و متکلّف مخارج آن گردیده بود که بسیار بود و یک قمری بیشتر نداشت، به زاد توکّل و توشه‌ی توسّل بیرون آمد.

پایان اربعین

بالجمله چون یک اربعین آن بزرگوار به اکمال رسید، در آخر آن غفلت کرد که این لیله اربعین است یا لیله سی و نهم می‌باشد. آن شب با زیارت مخصوصه حضرت ابی الأئمّه الطّاهرین امیر المؤمنین علیه السّلام مصادف گردید. به نجف اشرف مشرّف و شب چهارشنبه با جمعی از رفقا به مسجد سهله مشرّف گردید، تا آن که روز چهارشنبه را به سمت کربلا متوجّه گردد.

در مسجد صعصعه

اعمال مسجد سهله را به جا آورد و با جماعتی به مسجد صعصعه مشرّف شده، دو رکعت نماز ادا نمودند و به خواندن دعای مکتوبه بر لوح مشغول شدند.

جماعت به سجده رفتند و سید دعای سجده را برای ایشان خواند.

سپس سید به سجده رفت و به رفقا گفت:

شما دعای سجده را برای من بخوانید.

چون آن‌ها عوام بودند و خطّ سنگ درهم بود، نتوانستند درست بخوانند و شکسته بسته ادا نمودند. جناب سید قدری حدّت مزاج داشت؛ برآشفت. به رفقا درشتی کرد و بد گفت:

این چه وضعی است؟

ظهور نور امام زمان

یک مرتبه شعشعه انوار کبریایی و لمعات جمال خدایی، در و دیوار مسجد را چون وادی مقدّس طور و ذی طوی پرنور و ضیا کرد. ندای روح افزای امام، چون ندای ربّ رحیم به موسای کلیم، گوشزد آن سید عظیم و رفقای او گردید و فرمود:

«ولدي حمّود! أنا أتمّم لك الدّعاء»

و به قرائت دعای سجده شروع فرمود. در و دیوار مسجد به قرائت موافقت نموده، تمام مؤمنین حاضرین، این انوار اسرار قرائت و اذکار را استماع نمودند، لکن شخص او را نمی‌دیدند.

سید بزرگوار خواست سر از سجده بردارد و به دامان آن مسجود ملایکه، دست توسّل برآورد، اما عقل او را منع کرد و امر امام بر وعده آن سرور به اتمام رساندن دعا را به خاطر آورد و به هزار آرزو و انتظار سر از سجده بلند کرد تا جمال دل آرای آن مصباح جلال حضرت کبریایی- تعالی شأنه- را دید.

حضرت تمام مسجد را چون زجاجه، مشکات انوار گردانید. لمعه لمعه، نور علم به کاخ آسمان برکشانیده، قدّ و قامت آن سرو گلشن امامت، قیامت را بر آن سید برپا نمود؛

و به زبان گهربار، غمگساری دل زار آن سید سعادت کردار نموده، فرمود:

«شكر اللّه سعيك»

اشاره به این که این عمل عظیم و مداومت بر زیارت حضرت سید الشهدا علیه السّلام از تو قبول باد که به فیض مقصود نایل گردیدی! این بفرمود و از نظر سید غایب گردید و آن نور ناپدید شد.

بیرون ریختن مومنین در جستجوی امام

جماعت مؤمنین دوان دوان بر در و دیوار و اطراف و اکناف برآمدند. در هرجای صحرا نظر افکندند، ابدا اثری از او نیافتند.

جماعتی هم در مسجد سهله بودند؛ «منهم الشّیخ الفقیه الأعظم، الشّیخ محمّد حسین الکاظمی»، مصنّف هداية الأنام، رحمه اللّه علیه. از همان جا انوار مسجد صعصعه و معاینه آثار را مشاهده نمودند، همه بیرون دویدند، دیدند مؤمنین سراسیمه به عقب آثار آن ماه تابان می‌دوند.

لباس‌های سید مذکور را برای تبرّک پاره پاره کردند و به یغما بردند، مگر قبای برکی که بر جای ماند.

بدین سبب، سید دیگر زیارت شب جمعه کربلا را ترک نکرد و بر آن مواظبت داشت تا چندی قبل که وفات نمود.

تشرف سید حمود بغدادی


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *