تشرفات
ابن قولویه و حجر الاسود
ابن قولویه به قصد دیدن آن کس که حجرالاسود را در جای خود قرار می دهد بار سفر به سوی کعبه می بندد.
ابن قولویه به قصد دیدن آن کس که حجرالاسود را در جای خود قرار می دهد بار سفر به سوی کعبه می بندد.
حاج علی بغدادی در راه بازگشت از کاظمین سید جلیل القدری را می بیند که او را به بازگشت و زیارت کاظمین علیهما السلام در شب جمعه ترغیب می کند.
شیخ انصاری در حرم اميرالمؤمنين با کسی مواجه می شود که از ضمیر افراد خبر می دهد.
سید محمد قاضی با مردی جولا در دزفول مواجه میشود. در نتیجه این برخورد دچار انقلاب روحی شده و مسیر زندگیش تغییر میکند.
علامه میرجهانی ده شب در حرم عسکریین بیتوته میکند، به امید دیدن امام زمان. صبح روز دهم به سرداب میرود برای دعا و زیارت.
شیخ محمد کوفی به قصد احیای شب قدر به مسجد کوفه میرود و با آقای عالَم مواجه میشود. (روایت منتسب به آیت الله خویی)
شيخ عبد النبى اراکی از کسی که اهل ریاضت شرعی است دستوری میگیرد تا خدمت امام عصر مشرف شود. در نهایت متوجه جلالت سيد ابوالحسن اصفهانى میشود.