چه کار کنیم که خدمت امام زمان مشرف شویم؟ آیا راهی برای رسیدن خدمت امام زمان در دوران غیبت هست؟
از توقیع حضرت به علی بن محمد سمری که شروع غیبت کبری در آن اعلام شده و برخی از خصوصیات این زمان شمرده شده، بر میآید که در غیبت کبری، اصل بر ندیدن امام است. با این وجود، از مجموع تشرفات و روایات، راهایی استنباط میشود که شاید احتمال دیدن امام را زیادتر کند. در ادامه به برخی از این راهها اشاره میکنیم. قابلذکر است که مشروعیت این راهها در این جا مورد بحث نیست. یعنی ممکن است فراهم آوردن بعضی از این شرایط مشروع نباشد اگر چه قرار گرفتن ناخواسته در آنها ممکن است احتمال دیدار حضرت را زیاد کند. این پست به تدریج تکمیل خواهد شد انشاالله.
مشتعل شدن از محبت امام زمان
در برخی موارد چنان محبت امام زمان در دل شخصی افتاده، که او را از کار و زندگی عادی انداخته است. در نتیجه این افراد به جد در طلب امام زمان افتادهاند. به عبارت دیگر، شوق مهدی چنان در دل ایشان شعلهور شده که هم واحدی پیدا کردهاند و آن دیدن آن حضرت است. از نمونههای اینگونه تشرف:
شدت دینداری
بعضی از تشرفات در نتیجه دینداری فوقالعاده فرد حاصلشده است، بدون اینکه اصلا شخص قصد دیدار حضرت را داشته باشد. به بیان دیگر، فرد عملی را از طاعت خدا یا ترک معصیت او انجام داده که افراد عادتا انجام نمیدهد یا انجام آن بسیار مشکل است. نمونه هایی از این مورد:
توجه و یاری طلبیدن از امام زمان در حال اضطرار
در بسیاری موارد – که شاید بتوان ادعا کرد که بخش عمده تشرفات را تشکیل میدهند – شخصی به حال سختی شدید میافتد و حتی در معرض هلاکت قرار میگیرد، به طوری مرگ خود را قریبالوقوع میبیند. گاهی اوقات چنین حالتی را حال اضطرار مینامند. شخص تمام راههای عادی را بسته میبیند و بیچاره میشود. در آن حال، از ته دل متوجه امام عصر میشود و از او طلب یاری میکند. نمونههای این مورد بیش از آن است که در اینجا بتوانیم همه آنها را بشماریم. با نگاهی به برچسب فریادرسی امام زمان در همین سایت، موارد فراوانی را مییابید. برخی از نمونههای شاخص این نوع تشرف:
- تشرف شیخ اسماعیل نمازی در بازگشت از حج و گم شدن در بیابانهای حجاز
- حاج سید رضا هرندی و نجات از دام بهائیان
- یاقوت سمّان و یا ابا صالح المهدی
- توسل هندی غیر مسلمان به امام زمان و دیدار حضرت
- شیخ محمد کوفی (شوشتری) و ماندن در راه بازگشت از حج
در بسیاری از مورد افرادی که از قافله باز ماندهاند به حضرت متوسل شدهاند و جواب گرفتهاند:
- تشرف حاج ملا هاشم صلواتی سدهی در سفر حج
- تشرف دو نفر طلبه در راه خانقین و قصر شیرین
- سید احمد رشتی موسوی و نافله، عاشورا و جامعه
- امیراسحاق استرآبادی و حرز یمانی
گاهی اوقات شخص نه برای خود، بلکه برای یکی از نزدیکان خود مضطر شده است:
این مطلب که امام زمان به فریاد درماندگان میرسد عجیب نیست، با توجه به اینکه از نامهای آن حضرت الغوث است، چنانکه در زیارت آل یس آمده است:
… وَ اَلْغَوْثُ وَ اَلرَّحْمَةُ اَلْوَاسِعَةُ …
و نیز در خوابی که ابوالوفاء شیرازی دید، از قول پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم آمده است: «… او کهف (پناهگاه) و غیاث (فریادرس) است برای آنکه به او استغاثه کند.»
توجه و یاری طلبیدن از امام زمان در حال اضطرار در طلب حق
این مورد، حالت خاصی از مورد قبل است، ولی چون نادر است، عنوان جدایی برای آن قرار دادیم. گاه شخص از جهات مادی و عادی مشکلی ندارد، اما در پیدا کردن راه حق سرگردان میشود، چنانکه به حال اضطرار میفتد و به امام عصر متوسل میشود. نمونه این حالت، تشرف زیر است:
چهل شب بیتوته در یکی از مساجد معروفه
معروف است که هرکس چهل شب چهارشنبه به قصد دیدار امام زمان به مسجد سهله یا کوفه برود، امام زمان را میبیند. جزییات زیادی البته محل سوال اند. اینکه آیا در شب چهارشنبه خصوصیتی است یا هر شب معین دیگری را به جای آن میتوان قرار دارد؟ اینکه چه مقدار باید در مسجد بود، آیا باید تمام شب را بیتوته کرد؟ مساجد دیگر چه، مثل مسجد جمکران یا حرمهایائمه؟ در طول مدت اقامت در مسجد، آیا عمل خاصی باید انجام داد؟ جواب سوال آخر ظاهرا منفی است.
- آيت اللّه مرعشى نجفی و چهل شب بیتوته در مسجد سهله
- چهل شب استجاره در مسجد سهله و مرد قاطرفروش
- شيخ حسين رحيم و تأثير چهل شب عبادت در كوفه
با نگاهی به برچسب چهل شب یا چهل شب چهارشنبه موارد دیگری را مییابید.
از موارد جالب و استثنایی، یکی چهل شب عمل خاص مرحوم خبازیان است در سرداب منزل خود:
و دیگری چهل شب زیارت امام حسین است در کربلا:
خواندن مسبحات قبل از خواب
روایتی از امام باقر علیه السلام است که هر کس همه مسبحات را بخواند، پیش از آنکه بخوابد، نمیمیرد تا اینکه قائم را درک کند. و اگر مرد در جوار محمد پیامبر، صلیالله علیه و آله، خواهد بود.
ختم زیارت عاشورا
ختم چهل روزه (یا چهل شبه) زیارت عاشورا برای گرفتن حاجت های بزرگ، معروف است. برخی تشرفات ظاهرا حاصل چنین ختمی است:
ادامه دارد …
0 دیدگاه