روایتی چند از امام صادق علیه السلام رسیده است که در آنها حضرت کلام خود را با جمله كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى اَلْقَائِمِ یعنی گویا به قائم می‌نگرم، آغاز می‌کنند. سپس صحنه‌ای از صحنه‌های ظهور حضرت مهدی را وصف می‌کنند. در یکی از این روایات، که در کتاب إكمال الدين نقل شده، ذکری است از گروه‌های فرشتگان که برای یاری مهدی سلام الله علیه فرود می‌آیند. از جمله، چهار هزار فرشته‌ای که قصد یاری امام حسین را داشتند و ناکام ماندند. به این دسته از فرشتگان، در روایت ریان بن شبیب از امام رضا نیز اشاره شده است. در آنجا، امام می‌فرمایند که شعار آنان، یا لثارات الحسین است. روایتی مختصر و مشابه در کامل الزایارت است که در آن، رییس این فرشتگان، فرشته‌ای به نام منصور معرفی شده است.

روایت إكمال الدين

روایت به نقل از بحار (ج ۵۲ ص ۳۲۵) از اکمال الدین (ج ۲ ص ۶۷۱) چنین است:

  • بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنِ اِبْنِ تَغْلِبَ قَالَ به همین اسناد از ابان بن تغلب که او گفت
  • قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: امام صادق علیه السلام فرمود
  • كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى اَلْقَائِمِ گویا به قائم می‌نگرم
  • عَلَى ظَهْرِ نَجَفَ [ اَلنَّجَفِ ] بر [پشت] نجف.
  • فَإِذَا اِسْتَوَى عَلَى ظَهْرِ اَلنَّجَفِ پس هنگامی که بر پشت نجف مسلط شود،
  • رَكِبَ فَرَساً أَدْهَمَ أَبْلَقَ بر اسبِ سیاهِ ابلقی سوار می‌شود
  • بَيْنَ عَيْنَيْهِ شِمْرَاخٌ که بین دو چشم آن [یعنی روی پیشانی، نقش] سفیدی است
  • ثُمَّ يَنْتَفِضُ بِهِ فَرَسُهُ سپس اسب او به حرکت [هیجان و تکاپو] می‌آید
  • فَلاَ يَبْقَى أَهْلُ بَلْدَةٍ إِلاَّ پس اهل هیچ شهری باقی نمی‌مانند مگر اینکه
  • وَ هُمْ يَظُنُّونَ أَنَّهُ مَعَهُمْ فِي بِلاَدِهِمْ گمان می‌کنند که او [مهدی] با ایشان در شهرهایشان است.

نزول گروه‌های فرشتگان با نشر پرچم رسول خدا

  • فَإِذَا نَشَرَ رَايَةَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ پس هنگامی که پرچم رسول خدا را می‌گستراند،
  • اِنْحَطَّ عَلَيْهِ ثَلاَثَةَ عَشَرَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ ثَلاَثَةَ عَشَرَ مَلَكاً سیزده هزار و سیزده فرشته بر او فرود می‌آیند،
  • كُلُّهُمْ يَنْتَظِرُونَ اَلْقَائِمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ که همگی منتظر قیام قائم‌اند
  • وَ هُمُ اَلَّذِينَ كَانُوا مَعَ نُوحٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ و ایشان همان فرشتگانی هستند که با نوح بودند
  • فِي اَلسَّفِينَةِ در کشتی
  • وَ اَلَّذِينَ كَانُوا مَعَ إِبْرَاهِيمَ اَلْخَلِيلِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ و آنان که با ابراهیم خلیل بودند
  • حَيْثُ أُلْقِيَ فِي اَلنَّارِ هنگامی که در آتش انداخته شد
  • وَ كَانُوا مَعَ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ و [آنانی که] با عیسی بودند
  • حِينَ رُفِعَ هنگامی که [به آسمان] بالا برده شد
  • وَ أَرْبَعَةُ آلاَفٍ مُسَوِّمِينَ وَ مُرْدِفِينَ و چهار هزار فرشته از مسومین و مردفین (دو گروه از فرشتگان که در قرآن ذکر شده‌اند)
  • وَ ثَلاَثُمِائَةٍ وَ ثَلاَثَةَ عَشَرَ مَلَكاً يَوْمَ بَدْرٍ  و ۳۱۳ فرشته [که در] روز بدر [پیامبر را یاری کردند]
  • وَ أَرْبَعَةُ آلاَفِ مَلَكٍ اَلَّذِينَ هَبَطُوا و چهار هزار فرشته‌ای که فرود آمدند
  • يُرِيدُونَ اَلْقِتَالَ مَعَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ در حالی که قصد داشتند همراه حسین بن علی علیه السلام بجنگند
  • فَلَمْ يُؤْذَنْ لَهُمْ پس به ایشان اجازه داده نشد.
  • فَصَعِدُوا فِي اَلاِسْتِئْذَانِ [در نتیجه] بالا رفتند که اجازه بگیرند
  • وَ هَبَطُوا وَ قَدْ قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ و هنگامی بازگشتند که [امام] حسین کشته شده بود.
  • فَهُمْ شُعْثٌ غُبْرٌ پس آنها آشفته‌حال و غبارآلود
  • يَبْكُونَ عِنْدَ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ نزد قبر حسین [مانده و] گریه می‌کنند
  • إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ تا روز قیامت
  • وَ مَا بَيْنَ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ إِلَى اَلسَّمَاءِ و بین قبر [امام] حسین و آسمان
  • مُخْتَلَفُ اَلْمَلاَئِكَةِ . محل رفت و آمد فرشتگان است.

شرح

غره اسب سفیدی است که در پیشانی او است. شمراخ، غره‌ای است که باریک است و امتداد می‌یابد تا بینی را می‌پوشاند ولی به لب نمی‌رسد. ابلق چیزی است که در رنگ آن سفیدی و سیاهی است.

  •  شِمْرَاخٌ: … و غُرَّةُ الفَرَسِ إذا دَقَّتْ و سالَتْ و جَلَّلَتِ الخَيْشُومَ و لم تَبْلُغِ الجَحْفَلَةَ.
  • غُرَّة الفرس: بياض في جبهته
  • أبلق: فِي لَوْنِهِ سَوَادٌ وَبَيَاضٌ 

روایت کامل الزيارات

روایت کامل الزیارات (ج ۱ ص ۸۳) که در آن نام رئیس آن فرشتگان آمده است چنین است:

  • وَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ اَلرَّزَّازُ 
  • عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي اَلْخَطَّابِ 
  • عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ 
  • عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْقَاسِمِ 
  • عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ اَلْكَلْبِيِّ 
  • عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ
  • قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: 
  • إِنَّ أَرْبَعَةَ آلاَفِ مَلَكٍ هَبَطُوا
  • يُرِيدُونَ اَلْقِتَالَ مَعَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ 
  • لَمْ يُؤْذَنْ لَهُمْ فِي اَلْقِتَالِ
  • فَرَجَعُوا فِي اَلاِسْتِئْذَانِ
  • فَهَبَطُوا وَ قَدْ قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ 
  • فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ
  • يَبْكُونَهُ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ 
  • رَئِيسُهُمْ مَلَكٌ يُقَالُ لَهُ اَلْمَنْصُورُ.

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *