شیخ علیاکبر نهاوندی در العبقری الحسان در جلد ۲، عبقریه ۱۰ (در معجزات ولی عصر) مسکه ۳ (ص ۴۵۶) حکایتی را نقل میکند از عالمی از اهل تویسرکان که به قصد دعا برای بهبود معیشت به کربلا میرود، امام زمان را در خواب میبیند، ایشان برای او دعا میکنند و در بازگشت به طرز معجزه آسایی وضعش خوب میشود.
در این باب است که عالم جلیل، مرحوم آقا شیخ حسن تویسرکانی آن حضرت را در خواب میبیند و خوابش به معجزه متعقب میشود.
عالم ربانی، آقا میرزا هادی خراسانی بجستانی – ایده الله تعالی – ما را از مرحوم سید عالم فاضل عابد زاهد ممجد، حاج سید حسین اصفهانی متولی مدرسه صدر نجف اشرف خبر داد که از عالم فاضل محقق، شیخ حسن تویسرکانی شنیدم، که گفت:
دعا کردن وکالت بردار هست؟
اوایل جوانی که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم، امر معیشت بر من سخت میگذشت.
بنا گذاشتم فقط به قصد دعا کردن برای توسعه حال به کربلا مشرف شوم. چون مشرف گردیدم، شب را خوابیدم. هنوز به حرم محترم مشرف نشده بودم که در خواب به حضور باهر النور موفور السرور حضرت ناموس دهر، بقیه الله ولی عصر – ارواحنا له الفداه – مشرف گردیدم. فرمودند:
فلانی، دعا کن!
عرض کردم: یا مولای! به قصد دعا مشرف شدم.
فرمودند: خیلی خوب، همین جا بالای سر است، دعا کن!
دست به دعا برداشتم و با تضرع و زاری دعا کردم.
فرمودند: نشد.
دو مرتبه بهتر از اول مشغول دعا کردن شدم.
باز فرمودند: نشد.
مرتبه سوم آن چه میدانستم به جد و جهد الحاح نمودم.
باز فرمودند: نشد.
دیگر عاجز شدم. عرض کردم: سیدی! دعا کردن وکالت بردار هست یا نه؟
فرمودند: بلی! هست.
عرض کردم: من شما را وکیل کردم که برایم دعا فرمایید.
فرمودند: خیلی خوب.
سپس دست به دعا برداشتند و دعا فرمودند.
تاثیر دعای امام زمان
چون به نجف اشرف مراجعت نمودم، شخص تاجر تویسرکانی که ساکن طهران بود به زیارت عتبات و حضور مبارک حجه الاسلام میرزای رشتی رحمهالله مشرف شد و چون شیخ حسن تویسرکانی از شاگردهای مبرز ایشان بود، لهذا مرحوم میرزا، جناب شیخ حسن را بسیار توصیف کردند و بالاخره به او فرمودند:
دخترت را به او بده!
حاجی مذکور فورا قبول نمود. بعد از چند روز، جناب شیخ حسن صاحب عیال، مال، خانه و زندگی گردید.
پی نوشت
در بخش پایانی، التفاتی از اول شخص (متکلم) به سوم شخص (غایب) اتفاق افتاده که احتمالا خطایی ناخواسته است. اگر به جای «چون به نجف اشرف مراجعت نمودم،» عبارت «چون شیخ حسن به نجف اشرف مراجعت نمود» باشد مناسبتر است.
حجه الاسلام میرزای رشتی ذکر شده در حکایت، ظاهرا میرزا حبیبالله رشتی از علمای نامدار قرن سیزدهم قمری است.
0 دیدگاه