در آخرین حج رسول خدا که به حجة الوداع معروف است، جمعیت زیادی از مسلمانان با پیامبر حج بهجای آوردند. برحسب روایتی از امام باقر، جمعیت به هفتاد هزار انسان یا بیشتر رسید، به طوری که تلبیه (لبیک گفتن) بین مکه و مدینه متصل شد؛ یعنی جمعیتی که تلبیهگویان از مدینه بهسوی مکه میرفتند، تمام مسیر را پر کردند.
در بازگشت، پیامبر در محلی به نام غدیر خم توقف کردند. مدتی صبر کردند تا مسلمانان جمع شوند و در آن اجتماع عظیم، بر فراز منبری که برایشان ساختند، خطبهای خواندند. در آن خطبه، علی بن ابی طالب، عليه السلام، را به عنوان جانشین و قائم مقام خود و امیرالمومنین و بسیاری اوصاف دیگر معرفی کردند. سپس برای ایشان از مردم بیعت گرفتند.
پیامبر در فرازی از آن خطبه، که به خطبه غدیر معروف است، به اوصاف حضرت مهدی میپردازند. از جمله او را خاتم الائمه از اهلبیت معرفی میکنند که خاتم یا به معنای پایاندهنده است یا نگین و میتواند هر دو معنا مورد نظر باشد. این لقب برای حضرت مهدی شبیه لقب خاتم الانبیا است برای پیامبر. طبق نقلها این فراز چنین است:
فرازی از خطبه غدیر
- مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ، ای مردم
- إِنِّي نَبِيٌّ وَ عَلِيٌّ وَصِيٌّ، همانا من نبی هستم و علی وصی است
- أَلاَ إِنَّ خَاتِمَ اَلْأَئِمَّةِ مِنَّا اَلْقَائِمُ اَلْمَهْدِيُّ، آگاه باشید که همانا پایاندهندۀ ائمه از ما، قائم مهدی است.
- أَلاَ إِنَّهُ اَلظَّاهِرُ عَلَى اَلدِّينِ [كُلِّهِ]،
- أَلاَ إِنَّهُ اَلْمُنْتَقِمُ مِنَ اَلظَّالِمِينَ. آگاه باشید که همانا اوست که انتقامگیرنده از ظالمین است.
- أَلاَ إِنَّهُ فَاتِحُ اَلْحُصُونِ وَ هَادِمُهَا، آگاه باشید که همانا او فتحکننده دژها و ویرانکننده آنهاست.
- أَلاَ إِنَّهُ فَاتِحُ كُلِّ قَبِيلَةٍ مِنْ [أَهْلِ] اَلشِّرْكِ، آگاه باشید که همانا او فاتح (گشاینده) هر قبیلهای از اهل شرک است.
- أَلاَ إِنَّهُ مُدْرِكٌ بِكُلِّ ثَارٍ لِأَوْلِيَاءِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، آگاه باشید که همانا او به هر خون (ریختهای) از اولیای خدا خواهد رسید (یعنی خونخواهی خواهد کرد).
- أَلاَ إِنَّهُ اَلنَّاصِرُ لِدِينِ اَللَّهِ، آگاه باشید که همانا اوست که یاریکننده دین خداست.
- أَلاَ إِنَّهُ اَلْغَرَّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمِيقٍ، آگاه باشید که همانا اوست که بسیار جرعهبردارنده از دریایی عمیق است.
- أَلاَ إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذِي فَضْلٍ بِفَضْلِهِ، آگاه باشید که همانا او نشانهگذاری میکند هر صاحب فضلی را به فضلش
- وَ كُلَّ ذِي جَهْلٍ بِجَهْلِهِ، و هر صاحب جهلی را به جهلش.
- أَلاَ إِنَّهُ خِيَرَةُ اَللَّهِ وَ مُخْتَارُهُ، آگاه باشید که همانا او برگزیده خدا و مختار اوست.
- أَلاَ إِنَّهُ وَارِثُ كُلِّ عِلْمٍ، آگاه باشید که همانا او به ارثبرنده هر علمی
- وَ اَلْمُحِيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ [/وَ اَلْمُحِيطُ بِهِ]، و احاطهدارنده به هر فهمی است.
- أَلاَ إِنَّهُ اَلْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ تَعَالَى [/عَزَّ وَ جَلَّ]، آگاه باشید که همانا او خبردهنده از پروردگارش است
- وَ المشبه [اَلْمُشَيِّدُ] لِأَمْرِ إِيمَانِهِ [/اَلْمُنَبِّهُ بِأَمْرِ إِيمَانِهِ]،
- أَلاَ إِنَّهُ اَلرَّشِيدُ [اَلسَّدِيدُ]، آگاه باشید که همانا اوست رشید سدید
- أَلاَ إِنَّهُ اَلْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ، آگاه باشید که همانا اوست تفویضشده به او
- [أَلاَ إِنَّهُ قَدْ بُشِّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ بَيْنَ يَدَيْهِ]، آگاه باشید که همانا بشارت داده شده است به او هر آنکه پیش از او بوده است.
- أَلاَ إِنَّهُ اَلْبَاقِي حُجَّةً، آگاه باشید که همانا اوست (صاحب) حجت ماندگار
- وَ لاَ حُجَّةَ بَعْدَهُ، و پس از او هیچ حجتی نیست
- وَ لاَ حَقَّ [مَعَهُ] إِلاَّ مَعَهُ، و هیچ حقی نیست مگر با او
- وَ لاَ نُورَ إِلاَّ عِنْدَهُ، و هیچ نوری نیست مگر نزد او.
- أَلاَ إِنَّهُ لاَ غَالِبَ لَهُ، آگاه باشید که همانا اوست که هیچکس پیروزشوندهای بر او نیست،
- وَ لاَ مَنْصُورَ عَلَيْهِ، و هیچ یاریشدهای بر علیه او نیست،
- أَلاَ [وَ] إِنَّهُ وَلِيُّ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ، آگاه باشید که همانا او ولی خداست در زمین،
- وَ حَكَمُهُ فِي خَلْقِهِ، و حَکَم اوست در خلقش،
- وَ أَمِينُهُ فِي سِرِّهِ وَ عَلاَنِيَتِهِ. و امین اوست در نهان و آشکارش.
برخی از مصادر
- روضة الواعظین، ج ۱ ص ۸۹.
- الاحتجاج، ج ۱ص ۵۵.
- تفسیر برهان به نقل از روضة الواعظین.
- تفسیر صافی به نقل از احتجاج
- إثبات الهداة ج ۵ ص ۱۸۳ به نقل از روضة الواعظین
تصویر برگرفته از وبسایت عصر انتظار است.
شرح
در عبارت أَلاَ إِنَّهُ اَلظَّاهِرُ عَلَى اَلدِّينِ [كُلِّهِ]، در نقل اثبات الهداه از احتجاج، لفظ «کله» وجود دارد که در این صورت معنی ظاهراً این است: آگاه باشید که همانا اوست که غلبهکننده بر همه ادیان است. به این ترتیب، در این عبارت اشارهای است به آیاتی از قرآن که در آنها خدا، وعده غلبه دین حق را بر همه ادیان میدهد:
- هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ (توبة ٣٣، صف ٩)
- هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا (فتح ٢٨)
در عبارت أَلاَ إِنَّهُ خِيَرَةُ اَللَّهِ وَ مُخْتَارُهُ، دو لفظ خيرة و مُختار، اگر مُختار را اسم مفعول بگیریم، در معنی به هم نزدیک هستند. الخِيرَةُ: ما يُختار. خِيرة القوم: أفضلهم، ما يُخْتار منهم. فلان من خِيرة الناس. خلاصه، خيرة به معنای آن چه انتخاب میشود، یا همان برگزیده است که با مُختار به معنی اسم مفعول مترادف است. در این عبارت اشارهای است به آیه شریفه زیر
وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَ يَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ وَ تَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾ (قصص ٦٨)
یک احتمال دیگر اینکه مُختار به معنی اسم فاعل باشد، یعنی مهدی، علیه السلام، صاحب اختیار از جانب خداست که در این صورت، خيرة خدا و مختار او، دو معنی مختلف را در این عبارت میرسانند و الله العالم.
0 دیدگاه