در بخشی از روایت علی بن عاصم که قطب راوندی در کتاب قصص الأنبیاء آورده، اوصاف امام زمان و یاران ایشان و علامات ظهور بیان شده است. سپس، پیامبر اکرم از ملاقات کنندگان با امام عصر و دوستداران ایشان و قائلین به امامتش، با این عبارات تجلیل میکنند: طُوبَى لِمَنْ لَقِيَهُ وَ طُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُ وَ طُوبَى لِمَنْ قَالَ بِهِ. در پی سوال ابی بن کعب، پیامبر اکرم کیفیت بیان اسماء و اوصاف ائمه از جانب خدا را توضیح میدهند.
اوصاف امام عصر و یاران او
- وَ إِنَّ اَللَّهَ رَكَّبَ فِي صُلْبِهِ، و خدا قرار داده است در صلب او [یعنی امام حسن عسکری]،
- نُطْفَةً مُبَارَكَةً زَكِيَّةً، نطفه مبارک پاکی (یعنی امام زمان) را
- يَرْضَى بِهَا كُلُّ مُؤْمِنٍ، که به آن [نطفه] راضی میشود هر مومنی،
- يَحْكُمُ بِالْعَدْلِ وَ يَأْمُرُ بِهِ، که به عدل حکم میکند و به آن [یعنی عدل] امر میکند.
- يَخْرُجُ مِنْ تِهَامَةَ، از تهامه [مکه] خارج میشود (یعنی قیام میکند).
- حِينَ تَظْهَرُ اَلدَّلاَئِلُ وَ اَلْعَلاَمَاتُ، هنگامی که دلائل و علامات [معهود] ظاهر شود..
گنجهای طالقان
- وَ لَهُ بِالطَّالَقَانِ كُنُوزٌ، و برای او در طالقان گنجهایی است،
- لاَ ذَهَبٌ وَ لاَ فِضَّةٌ، نه از طلا و نقره،
- إِلاَّ خُيُولٌ مُطَهَّمَةٌ، بلکه اسبهایی در نهایت کمال،
- وَ رِجَالٌ مُسَوَّمَةٌ و مردانی نشاندار.
- يَجْمَعُ اَللَّهُ لَهُ مِنْ أَقْصَى اَلْبِلاَدِ، خداوند از شهرهای دوردست برای او گرد میآورد،
- عَلَى عَدَدِ أَهْلِ بَدْرٍ، [یارانی] به تعداد اهل بدر،
- ثَلاَثَمِائَةٍ وَ ثَلاَثَةَ عَشَرَ رَجُلاً، سیصد و سیزده مرد.
- مَعَهُ صَحِيفَةٌ مَخْتُومَةٌ، با او صحیفهای است مهر شده،
- فِيهَا عَدَدُ أَصْحَابِهِ، که در آن تعداد اصحابش [نوشته] است،
- بِأَسْمَائِهِمْ، با اسامی آنها
- وَ أَنْسَابِهِمْ، و نسبهایشان،
- وَ بُلْدَانِهِمْ و شهرهایشان،
- وَ كَلاَمِهِمْ، و کلامشان،
- وَ كُنَاهُمْ، و کنیههاشان،
- كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ. بسیار سعی و کوششکننده هستند در اطاعت از او
علامات [ظهور] او
- فَقَالَ لَهُ أُبَيٌّ، پس أُبَيٌّ به رسول خدا گفت،
وَ مَا عَلاَمَاتُهُ وَ دَلاَئِلُهُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ، و علامات و دلائل او چیست ای رسول خدا؟ - قَالَ لَهُ عَلَمٌ، فرمود پرچمی دارد،
- إِذَا حَانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ، که هنگامی که زمان خروجش برسد،
- اِنْتَشَرَ ذَلِكَ اَلْعَلَمُ مِنْ نَفْسِهِ، به خودی خود گسترده میشود،
- فَنَادَاهُ اَلْعَلَمُ، و او را ندا میدهد آن پرچم
- اُخْرُجْ يَا وَلِيَّ اَللَّهِ فَاقْتُلْ أَعْدَاءَ اَللَّهِ. که بیرون رو ای ولی خدا و بکش دشمنان خدا را.
- فَهُمَا رَايَتَانِ وَ عَلاَمَتَانِ، پس آن دو، دو پرچم و دو علامت هستند،
- وَ لَهُ سَيْفٌ مُغْمَدٌ. و برای او شمشیریست در نیام (در غلاف).
- فَإِذَا حَانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ قَالَ، چون زمان خروجش رسد [آن شمشیر] گوید،
- يَا وَلِيَّ اَللَّهِ لاَ يَحِلُّ لَكَ أَنْ تَقْعُدَ عَنْ أَعْدَاءِ اَللَّهِ، ای ولی خدا، برای تو جائز نیست که بنشینی از دشمنان خدا.
- فَيَخْرُجُ وَ يَقْتُلُ أَعْدَاءَ اَللَّهِ حَيْثُ ثَقِفَهُمْ، پس خروج میکند و دشمنان خدا را میکشد، هرجا که ایشان را بیابد،
- وَ يُقِيمُ حُدُودَ اَللَّهِ، و حدود خدا را برپا میدارد،
- وَ يَحْكُمُ بِحُكْمِ اَللَّهِ، و به حکم خدا، حکم میکند.
- يَخْرُجُ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ جبرئیل از سمت راست او، خروج میکند،
- وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ و میکائیل از سمت چپش،
- وَ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ عَلَى مُقَدِّمَتِهِ و شعیب پسر صالح در پیش رویش.
- سَوْفَ تَذْكُرُونَ مٰا أَقُولُ لَكُمْ، بیاد خواهید آورد آنچه به شما میگویم،
- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ، و امر خود را به خدا وامیگذارم،
- وَ لَوْ بَعْدَ حِينٍ، اگرچه بعد از مدتی باشد (یعنی به یاد آوردنتان)
خوشا به حال کسی که …
- يَا أُبَيُّ، ای أُبَيٌّ!
- طُوبَى لِمَنْ لَقِيَهُ، خوشا به حال آن که او را ملاقات کند،
- وَ طُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُ، و خوشا به حال آن که او را دوست بدارد،
- وَ طُوبَى لِمَنْ قَالَ بِهِ، و خوشا به حال آن که به او قائل باشد (یعنی به امامتش معتقد باشد.)
- وَ بِهِ يُنْجِيهِمُ اَللَّهُ مِنَ اَلْهَلَكَةِ، و به او، خدا آنها را از هلاکت نجات میدهد.
- وَ بِالْإِقْرَارِ بِهِ وَ بِرَسُولِ اَللَّهِ وَ بِجَمِيعِ اَلْأَئِمَّةِ يَفْتَحُ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ، و با اقرار به او و به رسول خدا و به همه ائمه، خدا بهشت را برایشان میگشاید.
- مَثَلُهُمْ فِي اَلْأَرْضِ كَمَثَلِ اَلْمِسْكِ، مثل ایشان در زمین، مثل مشک است،
- اَلَّذِي يَسْطَعُ رِيحاً وَ لاَ يَتَغَيَّرُ أَبَداً که بوی آن ساطع است و هیچ گاه تغییر نمیکند.
- وَ مَثَلُهُمْ فِي اَلسَّمَاءِ كَمَثَلِ اَلْقَمَرِ اَلْمُنِيرِ، و مثل آنها در آسمان، مثل ماه نورافشان است،
- اَلَّذِي لاَ يُطْفَأُ نُورُهُ أَبَداً که نورش هرگز خاموش نمیشود.
کیفیت بیان اوصاف ائمه
- قَالَ أُبَيٌّ يَا رَسُولَ اَللَّهِ،أُبَيٌّ گفت ای رسول خدا،
- كَيْفَ حَالُ بَيَانِ هَذِهِ اَلْأَئِمَّةِ عَنِ اَللَّهِ، حال بیان این ائمه از جانب خدا چگونه است؟
- قَالَ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى أَنْزَلَ عَلَيَّ اِثْنَتَيْ عَشْرَةَ صَحِيفَةً، فرمود خدای تعالی، بر من، دوازده صحیفه فرو فرستاد،
- وَ اِثْنَيْ عَشَرَ خَاتَماً، و دوازده انگشتر،
- اِسْمُ كُلِّ إِمَامٍ عَلَى خَاتَمِهِ، که نام هر امامی بر انگشترش است،
- وَ صِفَتُهُ فِي صَحِيفَتِهِ، و وصفش (مشخصاتش) در صحیفهاش.
روایت با ذکر دعاهای امام عصر ادامه مییابد.
0 دیدگاه