در کتاب گنجینه دانشمندان (۸:۳۹۲) داستانی نقل شده از اجازه اجتهاد دادن امام زمان به شیخ انصاری. مرحوم شریف رازی صاحب کتاب چنین مینویسد (با کمی ویرایش):
تردید شیخ انصاری در قبول مرجعیت
از بعضى نقاط شنیدم که مردم بعد از فوت مرحوم حاج شیخ محمد حسن صاحب جواهر، به شیخ الفقهاء و المجتهدین، خاتم العلماء الربانیّین، آیت الله العظمى، شیخ مرتضى انصارى رجوع کرده و رساله عملیّه خواستند. ولى شیخ استنکاف مىکرد و مىگفت با بودن آقاى سعید العلماء مازندرانى در بابل من نباید رساله بدهم. و نامهاى به ایشان نوشت و جریان را تشریح کرد و خواستار شد که به نجف اشرف مشرّف شود و زعامت حوزه و ریاست مسلمین را بعهده بگیرند.
ولى مرحوم سعید العلماء نپذیرفت و نوشت
«بلى در موقعى که من در نجف بودم و با شما مباحثه مىکردم من از شما قوىتر بودم. ولى اکنون مدتهاست که من گرفتار شمال شده و تاریک شدهام. متعیّن است که خود شما قبول فرمائید.»
و شیخ زیر بار این مسئولیت بزرگ نمىرفت و مىگفت من یقین به اهلیّت این مقام را ندارم و در اجتهاد خود تردید دارم، مگر مولایم حضرت صاحب الامر عجّل اللّه فرجه الشریف اجازه بفرمایند.
امتحان شیخ انصاری در اجتهاد
پس روزى در مجلس درس خود نشسته و اصحاب در اطرافش نشسته بودند که سید عربى وارد شده و فرمود
«شیخنا! مسئلة.»
شیخ گفت بگو.
فرمود «چه مىگویى در عده زنى که شوهرش مسخ شده باشد؟»
شیخ فکرى کرد و فرمود این مسئله را در هیچیک از کتب فقهى مدارک و مسالک و ریاض و جواهر و غیره ندیدم. چون در این امت مسخى وجود ندارد.
فرمود «رأى خودت چیست اگر این اتفاق افتاد؟»
شیخ گفت [یک وقت] شوهر این زن بصورت حیوانى مثل خرس و میمون و خوک مسخ مىشود و یکوقت به صورت سنگ و جماد دیگرى مسخ مىشود. پس اگر به صورت حیوانى مسخ شد، عدهاش، عده طلاق خواهد بود، چون زنده است و روح دارد. و اگر به صورت سنگ و جماد دیگرى درآمد، عدهاش، عده وفات [است]، چون مانند مرده بىروح است.
پس سید سه مرتبه خطاب به شیخ کرده و فرمود:
«انت المجتهد. انت المجتهد. انت المجتهد.»
و از در بیرون رفت و شیخ فرمود دریابید عرب را.
پس هرچه گشتند اثرى از او نیافتند. پس براى شیخ روشن شد که آن سید خود آن حضرت بوده و اجازه اجتهاد به او داده است.
پانوشت
در لسان روایات اهل بیت، به فقیه در دین، مجتهد اطلاق نمیشود. این داستان از این جهت محل تامل است. بر فرض صحت نقل و انطباق سید با امام زمان, ممکن است حضرت بر اصطلاح قوم صحبت کرده باشند در گفتن اینکه تو مجتهد هستی.
0 دیدگاه